ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
امروز از ساعت 12 رفتم بیرون و ساعت 9 رسیدم خونه . اینقدر خسته شدم هوا خیلی سرد و خشک بود . گونه هام سرخ سرخ شده . شبیه بچگیام شدم اخه تا 15 سالگی همیشه لپام سرخ بود . اصلا خوشم نمیومد البته الانم هستا ولی مثل اون وقتا شدید نیست . ولی امروز هوای سرد باعث شده درست مثل اون موقه ها بشم
فردا لپ تاپ میره پیش دکتر واسه جراحی نمیدونم کی خوب میشه ولی ارزو میکنم هرچه زود تر این اتفاق بیوفته . اخه بدون اون من چیکار کنم
امروز بازم اقای عینکی رو دیدم . ولی از دور ، اما از اون فاصله ی دور هم میشد شناختش ! خیلی دلم میخواست برم دنبالش ببینم کجا میره ولی واسه یه دختر ، اونم تو محیطی مثل اینجا ، یکم بده البته از نظر من مشکلی نیستا ولی حوصله ی دهنای گشاد بقیه رو ندارم
وای چقدر خستم . برم بخوابم . فردا کلاس ریاضی دارم اونم ساعت نه و نیم . باید 8 بیدار شم کاش میشد تا ساعت 12 بخوابم
شب بخیر
بطور خلاصه لپات مثل هایدی ه
لپتاپ نباشه یکم درس خونتر میشی
خواهش میکنم خواهرم
احتمالاا به خاطر قالبته...برو تو ویرایش قالب از اونجا این کدای تبلیغاتی رو بردار البته اگه میتونی که قالبت خراب نشه
راستی نمیتونی یک فکری برای این تبلیغات وبت کنی
باز میکنی شونصدتا صفحه برات باز میشه
تک دختر بودن که خوبه
داداش بزرگتر خوب نیست کوچیک تر دوست دارم
ولی خب من داداشم بزرگتره