ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
داشتم دفتر خاطراتمو میخوندم چه چیزایی نوشتم
چه نقاشی هایی کشیدم
یکیشونو اینجا مینویسم ، تنها خاطره ی قابل اشتراک !!!!!
92/10/22:
و فردا روز مرگ منه :|:| روزی که احتمالا....نه فکر بد نمیکنم . نباید کمتر از 16بشم . پس بد ترین شرایط رو در نظر میگیریم ،15 . و بهترین شرایط 18 .
این کارا از من بعیده هاااااا . به نظرم از وقتی میرم پیش مشاورخیلی نمره ای شدم . به نظرم نباید مهم باشه . من همه تلاشمو کردم . به جهنم اصلا اگه 12 هم شدم خیالی نیست .واااااااالا خودمو پیر میکنم که چی؟استرس میکشم که چی؟تاثیری رو نتیجه ها داره ؟ نــــــــــــــــــــــــــــــــه .
پس خانوم کوچولو بی خیال درس و فیزیک وفردای شوم و مدرسه و مشاور و........ شو . خودتو عشق است :D
پس الان به خودم قول میدم فردا بعد امتحان اگه خراب هم کردم ،ناراحت نشم و خوشحال باشم . درسته کار درست همینه . افرین دختر خوب :)
ساعت : 22:37 .
روش های خوبی برای قانع کردن خودم و توجیح کارام دارم
شنیدم الان خیلی فشار روی دانش آموزها هست. تعجب می کنم. آخه الان با این همه دانشگاه و موسسه ی آموزش عالی که نباید زیاد رقابت باشه. هر کسی می تونه راحت بره دانشگاه.
بله زندگی دانش اموزی واقعا یه گوشه از جهنمه !!!!
خب به این راحتیا هم نیست . قبول شدن تو دانشگاه دلخواه و رشته ی ای که خودت میخوای سخته.
البته تو مدرسه ی ای که من درس میخوندم ، مدیر و معلما شرایطو برامون سخت تر کرده بودن و انتظارات زیاد و بی جایی ازمون داشتن
چهار روز قبلش روز مرگ من بود

18/10/92
من توی این تاریخ برای دومین بار بعد از 12 روز مُـــــــــردم ...
چرا؟؟؟
هه من امروز صبح به امید 19 رفتم سر جلسه و همین الان به 10 راضی هستم . خدایا این خوشیو ازما نگیر .......
منم سالی یه بار خاطره مینویسم کل اتفاقای یک سال رو مینویسم البته الان دو ساله ننوشتم
چه متقاعدی
هیچی در زندگی ارزش ناراحتی رو نداره
بی خی خی درس و مدرسه
دقیقا
خووب بلدی خودتو متقاعد کنیااا
عاره خوشبختانه
میوفتاد دست یکی به فنا میرفتم
منم قبلاا خیلی تو دفتر خاطره هام مینوشتم
ولی چند وقت پیشا چندتا دفتر خاطره داشتم همه رو پاره کردم ریختم دور