دنیای من
دنیای من

دنیای من

پارسال ، یه روز قبل از امروز  ، جشن شب یلدا داشتیم تو امفی تئاتر دانشگاه . محری گفت همین الان زنگ بزنین به کسی که دوستش دارین و هر چی دلتون میخواد بهش بگین ، از فکرم گذشت که فردا تولد مامانه ، بهش زنگ بزنم تبریک بگم. ولی سر و صدا زیاد بود و با خودم گفتم فردا که روز تولدشه زنگ میزنم و حدس میزنین چی شد ؟ از خواب که بیدار شدم یادم بود ، ولی رفتم کلاس و بعدش کلا یادم رفت و دو روز بهد یادم افتاد: | 

اون روز واقعا از خودم بدم اومد .....

امسال از اول اذر همش چشمم له تقویم بود ، امروز صبح که بیدار شدم  ، یه لحظه حس کردم 27 امه و بازم اون حس بد.... 

ولی تقویم رو که دیدم یه نفس راحت کشیدم :)

بدترین نوع فراموشی ، فراموش کردن تاریخ تولد است: (

امیدوارم این نوع از فراموشی رو تجربه نکنین مخصوصا تولد کسایی که براتون عزیزن ♡

نظرات 1 + ارسال نظر
Baran چهارشنبه 27 آذر 1398 ساعت 08:28 http://haftaflakblue.blogsky.com/

"بدترین نوع فراموشی،فراموش کردن تاریخ تولد است"

دقیقااااا....


لطفا ازطرفم پیشونی مادر رو ببوسین و
"عزیزم میلادت مبارک "
به اذن الله درکنار عزیزان عزیزشون همیشه سلامت و
خوش باشند....

خیلی ممنون عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد