دنیای من

عناوین یادداشت‌ها

  • انتخاب واحد سه‌شنبه 13 شهریور 1397 22:11
    بالا خره بعد از دو هفته پیگیری و التماس به اساتید و مسئولن متفاوت ، برنامه ی این ترممون معلوم شد . اونم چون لیست اومده رو سایت فهمیدیم وگرنه روز انتخاب واحد غافلگیر میشدیم . این ترم 12 واحد تخصصی داشتیم و از اونجاکه الف بودم قصد داشتم 24 واحد بردارم که عمومی 4 واحد بمونه واسه ترم اخر ( از 22 واحد 6 واحد پاس کردم فقط:|...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 9 شهریور 1397 01:24
    فقط اون روز که داشتیم تو ابرا میرفتیم بقیش راه بود و خستگی . حجم شبانه ی بستم مونده . نمیتونم بیخیالش بشم . کسی فیلم خوب سراغ داره ؟
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 7 شهریور 1397 01:29
    متنفرم از چادر زدن و خوابیدن تو پارک یا هرجای دیگه ای. زیادم بد نیست ولی فکر کنم چون خاطره ی بدی دارم از چادر زدن ، این نفرت بیشتر و بیشتر میشه . اصلا منو چه به مسافرت ؟ اصلا مارو چه به مسافرت ؟؟؟؟ اعصاب نمیزاون واسه ادم که: /
  • [ بدون عنوان ] شنبه 3 شهریور 1397 22:29
    بالاخره بعد از سه سال ، دارم میرم مسافرت . حرفای زیادی دارم ولی حال نوشتن ندارم. هروقت داشتم مینویسم
  • [ بدون عنوان ] شنبه 3 شهریور 1397 22:15
    پس من چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من هیچ من نگاه
  • [ بدون عنوان ] جمعه 2 شهریور 1397 01:03
    حیف که مانده پیش من ، خاطره ات به جای تو . . . خیلی دوست میدارم این بیت را ∩__∩
  • گشاد دوشنبه 29 مرداد 1397 14:35
    هفت هشت سال پیش ، یه شلوارهایی بود ، گشاااااد و چروک . خیلی چروک ، هرچی چروکش بیشتر بود کلاسشم بالاتر بود: )))) رفته بودیم مسافرت ، خواهرم یدونه از اونا خرید. قهوا ای. حالا چقدر باهاش حال کرد و مانور داد در طول سفر بماند. برگشتیم گفت این شلواره خیلی بلنده ، میخوام کوتاش کنم. گفتم یه هفتس همه جا تنته الان فهمیدی بلنده...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 28 مرداد 1397 16:31
    به چی فکر میکردم ؟ به اینکه امروز هوا گرم تر از دیروزه یا نه . بعدش به چی فکر میکردم که وقتی پرده رو کنار زدم تا برم تو خونه ، از دیواری که کنارم بود جا خوردم. انتظار نداشتم اونجا باشه. چرا ؟ چون حس میکردم تو خونه قبلیمونم که ورودی مستقیم تو خونه باز میشد و راهرو نداشت. به چی فکر میکردم که رفتم اونجا ؟ انتظار داشتم...
  • آنچه گذشت ... شنبه 27 مرداد 1397 12:39
    زندگی من زیاد پیچیده نیست . رو یه خط داره راه میره ، اتفاق خاصی نیافتاده تو این چند ماه . شایدم افتاده ولی یادم نیست . رفتم دانشگاه ، اومدم خونه . واسه تابستون کلی برنامه داشتم ولی طبق معمول هیچکدوم به مرحله ی اجرا نرسید چون پول نداشتم! طبق معمول: | موهامو کردم ، یکم پشیمون شدم ولی وقتی به عذاب شستن و خشک کردنش فکر...
  • Here I am ! جمعه 26 مرداد 1397 23:27
    من اومدم :)
  • فراموشکار چهارشنبه 25 بهمن 1396 00:31
    امروزباجی جان میگه دلار شده 5 تومن. میگم چی ؟ میگه دلار شده 5 تومن. بعد 10 دقیقه میگم چند لحظه پیش چی گفتی؟ میگه گفتم دلار شده 5 تومن. بعد مامان اومده به مامان میگه دلار شده 5 تومن. من با تعجب میگم ععهههههه بالاخره 5 تومن شد O_o جدیدا شدیدا فراموشکار شدم . الزایمر گرفتم . شایدم نشانه های پایان عمرمه :| یه حسی بهم میگه...
  • بار دیگر ، شهری که دوست میداشتم دوشنبه 23 بهمن 1396 20:07
    بخواب هلیا، دیر است. دود دیدگانت را آزار می دهد. دیگر نگاه هیچ کس بخار پنجره ات را پاک نخواهد کرد. دیگر هیچ کس از خیابان خالیِ کنار خانه ی تو نخواهد گذشت. چشمانِ تو چه دارد که به شب بگوید؟ سگ ها رویای عابری را که از آن سوی باغ های نارنج می گذرد پاره می کنند. شب از من خالی ست هلیا.
  • کوتاه کنم یا نکنم شنبه 21 بهمن 1396 00:47
    شدیدا دلم میخاد موهامو کوتاه کنم . همش میرم جلو اینه خودمو با موی کوتاه تصور میکنم هیچکس با این نظر موافق نیست جز خودم: | البته به پشیمونی بعدش که فکر میکنم منصرف میشم ولی خب گاهی بد جوووووووور وسوسه میشم :D
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 19 بهمن 1396 21:30
    هیچ چیز مثل خرید نمیتونه حال یه دخترو خوب کنه و متسفانه هیییچ کدوم از اقایون به اهمیت این موضوع پی نبردن . پ.ن: اینحا با کمبود ایموجی مواجهم
  • تولد پنج‌شنبه 12 بهمن 1396 00:34
    تولدمه :) تولدت مبارک من *^▁^*
  • اخرین امتحان پنج‌شنبه 28 دی 1396 14:55
    اخرین امتحان جزو لعنتی ترین امتحانات دنیاست. اصلا حس خوندنش نیست. جو تعطیلات و فراغت از درس اونقدر ادمو میگیره که همون یه ذره کورتیزول هم که طول امتحانات ترشح میشد دیگه ترشح نمیشه: | رهای رها میشی از همه چی . فازغ از درد و غم دنیا ، تو رویاهات پرواز میکنی. و در نهایت اخرین امتحانت به فنا میره: | مخصوصا وقتی سه روز وقت...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 26 دی 1396 11:29
    کاش تو بیداری هم ، همینقدر باهام مهربون بودی.... ︶︿︶ ︶︿︶ ︶︿︶
  • حرکت شناسی جمعه 22 دی 1396 00:05
    حرکت شناسی یکی از درساییه که وقتی میخونیش ، میبینی همه چی تو ذهنت داره مثل اش رشته قاطی هم میشه . و من دو روزه درگیر عضلات و مفصل ها و حرکت های بدن هستم. و به این نتیجه رسیدم که تک سلولی ها چه زندگی زیبایی دارن :D 50 تا عضله که باید بدونی مبدا و انتهاش کجاست. برای کدوم مفصله و روی اون مفص دامنه ی حرکتش چیا هستن و کدوم...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 16 دی 1396 13:13
    دیروز که اومدیم ، اتاق سرده سرد بود. شوفاژا کار نمیکردن. تو این وضعیت تا صبح صبر کردیم که اقایون تاسیساتی بیان برای بار هزارم درست کنن اینا رو. امروز بعد امتحانی اومدم دیدم بازم اتاقر به گند کشیدن. اب سوفاژ رفته همه جا خیس شده. این سرپرست خنگ هم عین چی وایساده نگا میکنه . خب اسکول اون موکت رو میزدی کنار حد اقل زمین...
  • لباس تکراری: | سه‌شنبه 12 دی 1396 23:24
    یکی از همکلاسی ها که تابستون عروسی کرده بود دعوتمون کرد خونشون. و بیشتر خوابگاهیا دغدغه ی اینو داشتن که چی بپوشن. خوشحالم که اون اخر هفته رو قرار بود برگردم خونه . چون نه حوصله ی دور همی داشتم ، نه فکر کردن به اینکه هیچ لباس مناسبی واسه دورهمی ندارم . خلاصه دوست ما مردد بود که پیرهن مردونه ی دخترونشو بپوشه یا بره یه...
  • من و برنامه هام: | سه‌شنبه 12 دی 1396 11:06
    نمیدونم چرا ولی هر وقت خواستم واسه خودم برنامه ریزی کنم ، یه اتفاقی افتاده که زده همه برنامه هامو نابود کرده. مثلا ماه پیش یه هفته تصمیم گرفتم خرجامو کم کنم . درست فرداش بچه ها گفتن میخوایم واسه استاد تولد بگیریم . اون هفته بیشتر از هر وقت دیگه ای تو خرج افتادم :| :| دیروز تصمیم گرفتم درس بخونم ، صبح زنداییم زنگ زد...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 11 دی 1396 18:22
    بالاخره بعد مدت ها بارون بارید البته اگه برف بود خوشحال تر میشدم ولی خب امسال ، دلتنگ بارون هم بودم . امتحانا دارن شرو میشن و من هنوز هم درس نخوندم . البته خوندم ولی اونجور که باید میخوندم نخوندم . و نگران حرکت شناسی هستم که ترم پیش یک چهارم کلاس با نمره ی زیر 14 پاس شدن و بقیه افتادن :| از وقتی هم اومدم فرجه ، مریضم...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 9 دی 1396 10:48
    l http://s8.picofile.com/file/8315496634/John_Legend_All_of_Me_32169.mp3.html
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 23 آذر 1396 20:37
    خااااااااااااااک بر سر هرچی اموزش و مسئول اموزش و استاده . دلم میخواد برم یکی یکی همشونو خفه کنم
  • [ بدون عنوان ] شنبه 18 آذر 1396 18:35
    لالا لالا بخواب چشمای گریون کم اورد پیش اشک های تو بارون لالا لالا بخواب برگ گل یاس ببین صبح شد نبستدی چشماتو باز لالا لالا بخواب بخت سیاهم نفهمیدم چی بود اخر گناهم لالا لالا بخواب با خاطراتش دلم اروم بگیر نیستی تویادش لالا لالا بخواب زندونه دنیا سر ناسازگاری داره با ما لالا لالا بخواب ، رفتی ز یادش یکی دیگه گرفت جاتو...
  • پفک رها شده جمعه 3 آذر 1396 13:15
    همچون پفکی رها شده سرگردان در دستان باد لا به لای نوک کدامین کلاغ ، خورد خواهم شد؟ میدانم پایان تلخیست اما میگویند یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است... پاورقی: از سری نوشته های شبانه ی اینجانب زمانی که احساس پوچی میکردم .
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 1 آذر 1396 21:08
    بعد از مدددددت ها یه عکس جدید تو اینستا پست کردم. به مهسا میگم مهسا تو عکسا خوجلم؟ میگه عاره. میگم الان اینارو ببینه عاشقم میشه ؟ میگه مگه فالوت کرده ؟؟؟ O_o میگم نه مهسا :|:|:|:| من *-* اون #-#
  • رفتن یا نرفتن ؟ شنبه 27 آبان 1396 19:52
    میخواستم فردا برم ولی تو گروه بچه ها گفتن کلاس زبانو نریم. بعد گفتن ژیمناستیک رو هم نریم ولی استاد گفته بود که شنبه رو هم نیومدین دوشنبه رو حتما باید بیاین. ولی قبل از این حرف من تصمیم گرفتم که ژیمناستیک رو نرم و از غیبت هام استفاده کنم. و الان بحث سر اینه که دوشنبه ساعت 9 صبح برم و با عجله و بدو بدو که برسم واسه...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 20 آبان 1396 19:33
    حالم داره از خودم به هم میخوره. هر وقت تو اینه خودمو میبینم ، رسما بالا میارم =￣ω￣=
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 18 آبان 1396 14:26
    بعضی خوابا اینقدر خوبن که ادم دلش میخواد تا ابد خواب بمونه ...