-
تجرد
یکشنبه 27 آبان 1397 19:03
تو دانشگاه مراسم هست ، در مورد ازدواج و این جور چیزا. بعد شعار رو پوسترشون اینه : (( مجرد ها به بهشت نمیروند )) :| :| میخوام برم یه اطلاعیه بزنم با این مضمون : بسم تعالی یا علی گفتیم و عشق اغاز شد... یک سینگل جهنمی هستم ، جهت راه یابی به بهشت به یک همراه نیازمندم . در صورت تمایل به ورود به بهشت با اینجانب تماس حاصل...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 آبان 1397 01:03
01:01 دل به دریا ها بزن از عشق بگو زیبای من که هر کجا روی کنار تو ام جان جانم تویی زیبا تویی رویا تویی قسم به جان من قسم نرو....
-
میخوام
دوشنبه 21 آبان 1397 22:47
کی میگه خواستن توانستنه ؟؟؟ میخوام شرو کنم ولی نمیتونم میخوام تموم کنم ، ولی نمیتونم میخوام برم ، نمیتونم میخوام بمونم ، نمیتونم میخوام شاد شاد شاد باشم ، نمیتونم میخوام هر چیزی که تو ذهنمه ، تو دستام باشه و لمسش کنم ، ولی نمیتونم میخوام بگم دوست دارم ، نمیتونم میخوام بگم از ت متنفرم ، نمیتونم میخوام ببینمت ، نمیتونم...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 آبان 1397 23:00
H http://s8.picofile.com/fil e/8342446442/nahide_babasli_aksam_olur_karanliga_kalirsin.mp3.html دوست دارم این اهنگو . صداش خیلی قشنگه
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 آبان 1397 21:47
سرما خوردم :| فکر نکنم شدید باشه . در حد سر درد و احساس سرما. اخباری از یه خود چ... پندار رسید امروز . خوشحالم که از زندگیم رفت بیرون ؛) وقتی فکر میکنم ، چیزی جز دردسر نداشت واسم دوستی باهاش...
-
امروز
سهشنبه 15 آبان 1397 19:29
بالاخره این هفته تموم شد. خیلی خسته کننده بودا خیییلی . ولی امروز ، خیلی قشنگ بود. برای دومین بار عاشق پاییز و درختای زرد و بارونش شدم . درسته از 8 صبح تا 6 عصر زیر بارون خیس شدم ، ولی خیلی خیلی خیلی قشنگ بود. و اولین بار بود که دیدم از صبح تا شب یه ریز بارون بارید و بند نیومد. عجیب بود برام ! هوای امروز رو خیلی دوست...
-
بیشعوری
سهشنبه 15 آبان 1397 01:27
نمیدونم چه مراسمی رفته بودن که نصف شب برگشتن خوابگاه با کلی سر و صدا و اصلا هم براشون مهم نیست که یه بدبخت به زور قرص و دارو تازه خوابیده . الان هم که صدای سشوارشون ! برای اینکه خاطر هم اتاقیشون مکدر نشه تشریف اوردن تو سالن موهای مبارکشونو خشک میکنن . و من هم از خیره شدن به سقف تخت خسته شدم . خوابم پرید و دل دردم شرو...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 آبان 1397 18:45
امروز اسمون دانشگاه پر بود از کلاغ ، یه صدایی راه انداخته بودن که بیا و ببین . تاحالا اینجوری ندیده بودمشون . نکنه میخواد زلزله بیاد ؟ شایدم همینجوری پریشون بودن
-
قصه های جزیره
دوشنبه 7 آبان 1397 11:00
قصه های جزیره ، یکی از بهترین سریال هایی که دیدم . اصلا یه جور خاصی بهم حس خوبی میده . خییییلی خوب . خونه هاشون ، لباسای چین دارشون ، موهای پفشون ، ماجراهاش پر از حس زندگیه . درسته خیلی سادس ، زندگی روزمره ی ادمای یه جزیره ، با اتفاقای تکراری ولی اگه قرار باشه دوباره به دنیا بیام ، دوست دارم اونجا و تو اون زمان به...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 6 آبان 1397 23:23
به نظرت قبل از جواب دادن ، یکم فکر کنی خوب نیست ؟ حد اقل واسه حفظ ظاهر هم که شده ، یکم مکث,کن بعد جواب بده: | :| :|
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 3 آبان 1397 14:44
دلم خیلی پره خیییییلی ها . ولی نه میتونم راجع بهش حرف بزنم ، نه میتونم بنویسم . زندگیه دارم ؟؟؟؟؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 آبان 1397 00:00
خیییییلی دلم میخواد بخوابم ولی خوابم نمیبره: (
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 مهر 1397 14:46
یکم اهنگ گوش کنید... http://s9.picofile.com/ file/8340330592/Jude_Christodal_Madonna_Banshee_OST_.mp3.html کلکسیون گلهای تخت اویزمو ببینید: ) http://s9.picofile.com/file/8340331518/Screenshot_2018_10_19_14_49_56_1 http://s9.picofile.com/file/8340331518/Screenshot_2018_10_19_14_49_56_1.png .png
-
ارواح بیچاره
جمعه 20 مهر 1397 11:42
تو رشته ی ما اسیب دیدگی زیاده. در رفتگی ، شکستگی ، کشش تاندون یا حتی پاره شدنش . ولی من تاحالا اسیب ندیدم. فقط دو بار انگشتم در رفته که زود خوب شده. ولی حرفم اینه که ، کاش تو این سه سال کلی اسیب میدیم ولی این همه جنگ اعصاب که این روزا از در و دیوار برام میباره نبود. ترجیح میدم جسمم درد کنه ولی روحم ارامش داشته باشه....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 مهر 1397 09:57
سعی کنید حداقل برای یک بار، قضایا را از بیرون نگاه کنید و از خود بپرسید که ... آیا این شرایط آنقدر ارزش دارد که به خاطر آن عصبانی شوید؟ آیا ممکن نیست این ماجرا فقط یک سوءتفاهم باشد؟ آیا راه حل ساده ای برای این مسئله وجود ندارد؟ اگر آگاهانه از خشم فاصله بگیرید، به سادگی می توانید به چنین سوالاتی جواب های ساده ای بدهید؛...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 18 مهر 1397 00:11
بعضی ها استعداد عجیبی دارن تو اینکه تو ذوق ادم بزنن . اون دسته از ادما که استعداد ماهی رو تو بالا رفتن از درخت میسنجن و اگه یه ماهی بر فرض محال سه متر هم بره بالا میگن در حد متوسط هست این کار شما ! ما کسانی رو داریم که نوک بلند ترین برگ ایستادن ! و ماهی بدبختو با گنجشکک اشی مشی مقایسه میکنن. تا میخای یه حال گیری رو...
-
الکی: )
یکشنبه 15 مهر 1397 23:10
چشم بستم که شدم غرق خیالی الکی قصه ی عاشقی و شوقِ وصالی الکی فرض کردم که تو هم عاشق چشمم شدی و همه ی دلخوشیَم فرضِ محالی الکی پرکشیدیم چه نقاشیِ زیبایی شد اسمانی الکی با پر و بالی الکی درس خواندی؟چه خبر؟حالِ شما؟خوبی که؟ عشق پنهانی من پشتِ سوالی الکی روز هجران و شبِ فرقت یار اخر شد ما رسیدیم به هم آخرِ فالی الکی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 مهر 1397 18:18
شاید شیطان عاشق حوا بوده... واسه همین به ادم سجده نمیکنه . واسه همین تبعید میشه. واسه همین...
-
عمودی های افقی
دوشنبه 9 مهر 1397 19:17
صبح ساعت هشت عمودی میرم کلاس ، عصر ساعت 6 افقی برمیگردم: |
-
لبخند زندگی
شنبه 7 مهر 1397 22:54
از وقتی اومدم زندگی همش داره بهم لبخند میزنه . دیروز که شیشه روغن شکسته بود و تصفص رفته بود تو کیفم :| بعد با سرپرستای گوشت تلخ اشنا شدم. امروز صبح رفتم چایی بزارم ، یه هو اب پاشید کل تی شرتم خیس شد. رفتم روشویی ابو باز کردم دیدم لوله خرابه ، شلوارم خیس شدم: | رفتم کلاس دو ساعت عین چی کار کشید ازمون. استاد فوتسال امر...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 مهر 1397 08:19
دوباره دانشگاه ، خوابگاه ، درس . خوشحالم که برگشتم . اگه اینجا نبود من چکار میکردم ؟ خوشحالی بزرگ ترم از این بود که وقتی اومدم اتاق ، بچه ها همه جارو تمیز و مرتب کرده بودن . بسی مشعوف گشتم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 شهریور 1397 12:11
باورم نمیشه دارم به بدبخت شدنش فکر میکنم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 شهریور 1397 10:17
روزای ابری ، دوباره شروع شدن
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 شهریور 1397 23:31
مسموم شدم: ( نمیدونم از شیر گرمی بود که دیروز خوردم یا از ابگوشت دیشب . بوی ابگوشت میاد دوباره حالم به هم میخوره: ( این هم از نذری خوردن من: | : |
-
شبنم عشق
چهارشنبه 28 شهریور 1397 12:24
تو ادبیات سوم یه درس داشتیم شبنم عشق. درمورد خلقت انسان و عشق و.... روزی خدا به جبرئیل دستور میده یه مشت خاک بیاره و خاک حاضر نمیشه بیاد. و بعد میکائل و اسرافیل میرن و همین اتفاق میوفته. اخر سر عزرائیل میره و به زور یه مشت خاک میاره پیش خدا. و فکر میکنم دلیل اینکه فرشته ی مرگ عزرائیل هست ، شاید همینه . از همون اول به...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 شهریور 1397 09:33
از کجا شرو کنم ؟ همیشه اینجوریه که خیلی حرفا دارم واسه گفتن ، ولی نمیدونم از کجا شرو کنم ، چجوری بگمشون و چجوری تموم کنم . همه چی پراکنده هست . یه پریشونی که رفتارم ، چهرم ، ذهنم ، کلا تو زندگیم هست و نمیزاره اوضاع اونجور که بایید پیش بر ه. سه روز پیش خبر فوت مادر بزگم اومد. مادر بابام .مادر بزرگی که بیشتر از 20 ساله...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 شهریور 1397 22:30
اسپری که تا دو ماه پیش میخریدم 12 تومن شده 25 تومن :| :| حسن جان داری کجا میبریمون ؟ دقیقا کجا میبریمون ؟
-
انتخاب واحد
یکشنبه 18 شهریور 1397 22:59
واقعا این حجم از بی شعوری و بی مسئولیتی و بد اخلاقی تو یه نفر چجوری جا میشه ؟ تازه انتظار احترام هم دارن!!!! خیر جانم من عییین خودت باهات رفتار میکنم . مسئول اموزش بیشعور عقده ای . اصلا حرف ادمو نشنیده میگه امکان نداره . بعدشم میگه دشت من نیست. پس دست عمته ؟ کار من که حل شد ، فقط ثابت کردی یه عقدخ ای به تمام معنایی!...
-
قصه ی شب
شنبه 17 شهریور 1397 22:03
کوه ها ، خیلی جالبن . مخصوصا کوهای خشک و بی درخت . وقتی تماشاشون میکنم ، گاهی شکل ادما رو به خودشون میگیرن ، گاهی حیونا. یه مرد اخمو با دماغ برگ دیدم. یه تمساح که دهنش از بقیه جاها های کوه بر امده تر بود. یه دختر لاغر ، یه دست مشت شده که انگار میخواد چیزی رو که تو مشتشه ازاد کنه یکیشون هم یه اژدهای عصبانی بود . ماه هم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 14 شهریور 1397 22:40
داشتم فکر میکرم ، یه روز که از خواب بیدار شدم ، تو اینه به جای خودم ، یه دختر بچه ببینم . با موهای بور و کوتاه و نافرم . چشمای سبز و لپای سرخ . شاید دستشو بگیرم و برم به دنیای اون. دنیایی که بهتر از دنیای منه...