دنیای من
دنیای من

دنیای من

دونه ی 163 : عادت جدید

جدیدا یه عادتی پیدا کردم که از دانشگاه میام تا ساعت 8 واسه خودم میچرخم بعد 8:30 میگیرم میخوابم تا ساعت 00:00 . بعد بیدار میشم میرم دندوما مسواک میزنم ، صورتمو میشورم و میام میشینم درس میخونم تا پاسی از شب . بعد صبح ساعت 7 نمیتونم از خواب بیدار بشم: | 

امروز جشن فارق التحصیلی  ورودی های 92 بود. دلم میخواست برم ولی کلاس داشتم :| 

اگه خدا بخواد و اموزش محترم دست از سر کچل ما برداره ، شنبه میرم خونه. البته بعد از چهار تا امتحان عملی: | 

سر بالانس ژیمناستیک که دو شنبه امتحانشو دادم هنوزم گرفتگی پاهام خوب نشده :| اخر سر هم نتونستم درست انجامش بدم و نمره کامل بگیرم. و با تشکر از استاد بخاطر تبغیضاتی که قائل میشه ، اعصاب هممون خط خطی شده . 

دیگه حوصلم حسابی سر رفته از امتحان و بعضی از استادا که متخصص حرص دادن هستن . ولی خب بخاطر بیخیالی ذاتی که دارم ، من خیلی خیلی خیلی کمتر از بقیه خودمو درگیر این جنگ اعصاب ها میکنم و بیشتر اوغات ، اصلا برام مهم هم نیست: |

دارشتم مگس میکشتم دوستم اومد. گفت یه مگس رفته تو دهنش: )))) اونم قورتش داده: ))))))))))))) هنوزم حالش داره به هم میخوره . میگه احساس میکنم مونده تو گلوم. منم بهش گفت اسید بخور نابودش کنه: D دوست ان است که گیرد دست دوست ، در پریشان حالی و درماندگی: D