دنیای من
دنیای من

دنیای من

دونه ی صد و پنجاه و پنجم

منو عشقم ♥♥


از وقتی 10 ساله بودم این غذا رو میپختم و الان استادی شدم واسه خودم . البته فقط همینو خیلی خوب بلدم: D

دونه ی صد و پنجاه و چهارم

نمیدونم چرا ولی از بچگی علاقه ی خاصی به کشور های اسیای شرقی داشتم. بزرگ تر که شدم این علاقه محدود شد فقط به یه کشور. کره. گاهی ادم هیچ توضیحی در مقابل چیزایی که دوست,داره ، نداره., علاقه ی من به کره  هم همینطوره ! زبونشونو خیلی دوست دارم و به لطف فیلم هایی که تا حالا دیدم یه چیزایی یاد گرفتم ولی الفباشون رو بلد نبودم. تصمیم گرفتم یاد بگیرم و تقریبا از دوهفته پیش شرو کردم. ولی چند روزی هست که کنار گذاشتمش.  خوب یاد بگیرم که چی بشه ؟ به چه دردم میخوره ؟ تمام چیزایی که,تو این 20 سال یاد گرفتم به چه دردم خوردن ؟

احساس میکنم یه ادم به درد نخورم که الکی روزا رو شب میکنه,و,شبا رو روز . روز ها عین هم تکرار میشن و من به اجبار باهاشون همراهم. مثل یه حباب که رو هوا معلقه و باد این طرف و اون طرف میبرتش و هر لحظه ممکنه بترکه و چیزی ازش باقی نمونه.  هیچ چیز. 



دونه ی صد و پنجاه و سوم

نه نرو ،تنهام نزار ، مت عاشقتم دیونه وار

حواست نیست به این حالی که من دارم

دفتر املا کلاس پنجم ابتداییم کجاست؟

پس فردا تا ساعت 12 ظهر میخوابم 

فردا کی میخواد اتاقو مرتب کنه؟؟؟؟

انتخاب واحد کی شرو میشه؟

چرا هوا اینقدر گرمه؟

موهام چه بوی خوبی میدن! 

فکر میکنم مردم و تمام این اتفاقا همون لحظه ای هستن که میگن تمام زندگیت مثل یه فیلم از چلو چشمات رد میشن. 

عروسی 

جیم

روح سرگردان

گرگ

ساعت رند . مثل 01:01

 *فکرایی که,تو ذهنم,و نمیزارن بخابم *


پ.ن : همین الان از پنجره ی اتاقم یه هوا پیما دیدم . ینی کجا میره؟؟؟؟؟؟

میشه ادم دلتنگ کسی که نمیشناشه بشه؟ کسی که نمیدونه هست یا نیست . کسی که مثل یه خاطره از گذشته های دور تو ذهنش باشه. یه خاطره ی کم نور ..یه خاطره که کم کم داره میمیره.... 

 احساس میکنم یه روح پیر یه گوشه از جسمم خونه داره ,. یه روح که  ,میخواد دوباره اون خاطره رو زنده کنه......... 


دونه ی صد و پنجاه و دوم

یادمه یکی  از دوستام میگفت تو زندگیش هیچ حسرتی نداشته . وقتی به گذشته نگاه میکنه ، هیچ چیزی نیست که نداشته باشه. 

من وقتی به گذشته نگاه میکنم ، پر از نداشته ها و حسرت هاست. حسرت خییییییییییییییییلی چیزا به دلم,مونده و میدونم که خیلی چیزا هست که حسرتشون تا ابد تو دلم میمونه .

مثل حسرت.................... 

دونه ی صد و پنجاه و یکم: بیشعور

گفته بودم که یه مزاحم تلفنی دارم که سه سالی میشه هست. امروز با یه شماره ی دیگه زنگ زده. گوشی رو برداشتم میگم شما؟ میگه اقا.....  هستم: |  اقا،چه خودشم تحویل میگیره. میگه چند ماه پیش پیام دادم و......  گفتم فکر کنم جوابتونو دادم . برگشته میگه بخدا قصد بدی ندارم فقط میخوام اشنا شیم. منم گفتم زنگ بزن با بابام حرف بزن فکر کنم شمارشم داری (یه بار خیلی سیریش شده بود شماره شو دادم شوهر خواهرم اونم فکر کرد بابامه خخخخخخخخ) بیشعور برگشته میگه نه دوماه باهم باشیم با اخلاق های همدیگه اشنا شیم اگه از هم خوشمون اومد خانواده هامونو در جریان میزاریم!!!!!!! اخه یه ادم چه قدر میتونه بیشعور باشه؟ من گوشام درازه که بشینم دو ماه وقتمو صرف یه ادمی کنم هیچی ازش نمیدونم به جز یه شماره و یه اسم که معلوم نیست اسم خودشه یا نه و خانوادم هم در جریان نزارم !واقعا نمیدونم عقل توسرش هست یا نه . 

دونه ی صد و پنجاه ام

اگه حرفی تو دلت هست که میخوای بزنی خب بگو . همشو یه جا و کامل بگو. مقدمه چینی رو بزار کنار. حرفتو واضخ بگو.  رک بگو. من اونقدرا هم که فکر میکنی با هوش نیستم نمیتونم درک کنم پس رک بگو. کامل بگو.  چرا یه چیزی میپرونی و من میمونم و یه دنیا فکر و خیال ؟ که منظورش چی بود؟ ازم ناراحت بود؟ دلش گرفته بود؟ میخواست بگه دوستم داره؟ ازم بدش میاد؟ 

گفتم که با هوش نیستم . این جور چیزا رو نمیفهمم دست خودم نیست باید رک بگی. اگه ناراحتی ،اگه خسته ای ، اگه دوستم داری یا اگه ازم بدت میاد. حرف دلتو بگو. شاید حرف دل تو ، حرف دل منم باشه. تا دیر نشده بگو فقط بگو 

دونه ی صد و چهل و نهم: میروم ، میرود

من میروم دنبال او

او میرود دنبال او

من تنشته ی اغوش تو 

تو تشنه ی اغوش او

میسوزم از عشق تو من 

میسوزد از عشق تو او؟

پر است دلم از یاد تو

پر است دلت از یاد او

من در پی چشمان تو

تو در پی چشمان او

من میروم دنبال تو

تو میروی دنبال او


دونه ی صد و چهل و هشتم

اخ جون عیدددددددددد.  عیدتون مبارررررررک.  

سه روز تعطیلی چه قدر بی معنی میشه وقتی نه مدرسه ای هست نه دانشگاهی و نه درسی -_- 

دلم مسافرت میخوااااااااااااد ولی کسی نیست که ببرتم . خودم هم تنها نمیتونم چون نه بابام اجازه میده و نه پولشو دارم -_-! هعییییییییییییییییییی خدا کرمتو شکر . یه خواهش ، لطفا امشب خواب یه ساحل قشنگ رو ببینم با کلی صدف و یه رنگین کمون . لطفا اخرش جنایی نشه #^_^#