دنیای من
دنیای من

دنیای من

از سری اهنگ های مورد علاقم 

اهنگ ترکی هست اگه دوس ندارین دانلود نکنین 

http://s8.picofile.com/file/8309465026/sancak_cennet_feat_erdal_toprak.mp3.htmhttp://s8.picofile.com/file/8309465026/sancak_cennet_feat_erdal_toprak.mp3.htmll


پ.ن :خابم نمیاد. فرداهم باید زود بیدار شم برم استخر. اونم پیاده. پنجشنبه ها سرویس نداریم: ( چرا اینقدر سخته همه چی ؟گاهی ارزو میکنم کاش دیر تر به دنیا میومدم . الان یا چند سال بعد. یا هرگز به دنیا نمیومدم: (

پ ن 2 : چرا من کسیو ندارم شبایی که بی خوابی میزنه به سم تا صبح باهاش حرف بزنم ؟ هنه عین خرس خابیدن: (

گندکاری

تو اتاق چند تا روفرشی انداختیم. با چه وسواسی هم موکتو شسته بودیم و رو فرشی ها رو بعد تمیز کاری انداختیم که کثیف نشه.  مهسا یه پتو داشت که روزای اول انداخته بودتش رو موکت کثیف و واسه همین اون روز شستش. بعد امروز اومد شیرکاکائو بخوره ، یه لیوان شیر کاکائو ریخت رو همون پتو: )))) بعد من و فرزانه داشتیم نسکافه میخوردیم که فرزانه زد نسکافه رو ریخت رو این یکی روفرشی. اومد بشورتش که رنگ نگیره مثلا ، یه کتری داریم همیشه توش یه مقدار اب هست. اونو اورد. تا ریخت دیدیم اونم توش چایی بوده: ))) کلا امروز در حال گند زدن بودیم: ))) 



من امده ام واااای

اومدم خونهههههههههه  با اینکه ده روز بود خونه نبودم ولی همه چی برام تازگی داره. حالا میفهمم چرا دخترا بعد ازدواج اینقدر خونه ی پدریشونو دوست دارن. 

به یه نکته ی خیلی مهم هم رسیدم. تنها و اصلی ترین عامل ریخت و پاش بودن خونه منم  یه تنه این خونه مرتبو تبدیل به بازار شام میکنم  

شلخته هم خودتونید 

من و مغزم

صدای اول تو مغزم:  بهش سلام کن  *^▁^*

صدای دوم تو مغزم:  خجالت میکشم  ≧﹏≦

صدای سوم تو مغزم:  خااااااااا بر سرت. حالا وایسا از دور نگاش کن -_-

بیچاره من

فکر میکنم بیست سالگی یکی از دوران طلایی زندگیه . ادما تو بیست سالگی کارای ریادی میکنن. وقتی به بیست ساله های اطرافم نگاه میکنم ، کارایی که میکنن خوشگذرونی هاشون ، دقدقه هاشون ، داشته هاشون ، احساساشون ، دلم واسه خودم میسوزه. اگه اینا دارن زندگی میکنن ، پس من دارم چیکار میکنم ؟ 

حتی قبل بیست سالگی هم ، هیچوقت کارایی که بقیه هم سن و سالام انجام میدان رو انجام ندادم. فقط از دور تماشاشون میکردم. من توزندگی خیلی کارا نکردم ، تجربه هایی که باید داشتم رو به دست نیاوردم ،  شیطنت هایی رو که باید میکردم رو نکردم ، حرف هایی رو باید میزدم رو نزدن ، فریادهایی رو که باید میکشیدم نکشیدم ، جاهایی که باید میرفتم رو نرفتم . 

حسرت های زندگیم خیلی زیاد شدن. 

بیچاره من ...

دلم خیلی گرفت /

دو میدانی خر است: |:| 

کلاسای عملی رو دیروز رسما شرو کردیم. بعد ژیمناستیک دیروز و هندبال امروز رفتیم استخر شنا کردیم از اونجا هم رفتیم کلاس مدیریت و برنامه ریزی مسابقات. بحث اول که تنظیم جدول مسابقات بود حسابی مخمونو تکون داد و به سختی فراوان یه چیزایی یاد گرفتیم. از همه سخت تر یاد دادن به دوستم بود. 

الان هم همه جام درد میکنه. چشمتون روز بد نبینه خلاصه. داریم وارد میشیم به دوران تاریک تمرینی. 

ولی شنا خیلی چسبید 

هرچه دارید و ندارید بپوشید

وقتی شاعر میگه هرچه دارید و ندارید بپوشید 



وضعیت ما دیشب 

پ.ن: ست خاکستری من میباشم