دنیای من
دنیای من

دنیای من

دونه ی بیست و نهم

بعد از امتحان عملی تربیت بدنی (که کاملا خرابش کردم ) خیلی سعی کردم جلوی خودمو بگیرم و در مورد زندگی  دانشجویی تو یه شهر دیگه و موندن تو خوابگاه فکر نکنم ولی تلاشام بیفایده بود  هرچی بیشتر سعی میکنم  بهش فکر نکنم ، بیشتر به سمتش تمایل پیدا میکنم و زمانی که به خودم میام میبینم ساعت هاست که در مورد این موضوع خیال پردازی میکنم ! من هیچوقت نمیتونم خیال پردازی هامو متوقف کنم هیچوقت . با این اوصاف ، سه ماه دیگه که نتایج نهایی میاد اگه قبول نشده باشم ، خیلی خیلی خیلی برام سخت خواهد بود کنار اومدن باهاش . این اتفاق خیلی برام پیش اومده ، در مورد مسائل اونقدر خیال بافی کردم که وقتی با واقعیت روبه رو شدم و اونو کاملا خلاف تصوراتم دیدم ، خیلی دلسرد شدم و گاهی وقتا به طرز وحشتناکی نا امید   با اینکه همه ی اینا رو با تمام  وجودم حس کردم و از اسیبی که بهم میزنه خبر دارم ولی نمیتونم کاریش کنم . 

از طرفی واسه این امتحان ، واقعا نهایت نهایت نهایت تلاشمو کردم . فکر کنم این اولین بار تو زندگیم بود که با همچین پشت کاری برای یه چیزی اماده میشدم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد