دنیای من
دنیای من

دنیای من

دونه ی صد و هفتاد و دوم : من اومدمممممم

سلام . خوبین؟ 。^‿^。

خب از کجا شرو کنم ؟ این روزا حافظم ظعیف شده خیلی از اتفاقا زود یادم میره . اتفاقای خوب زوتر!  

یه چیز مهمی رو متوجه شدم و اون اینه که اصلا انعطاف پذیر نیستم و وقتی شرایط میخواد تغیر کنه ،تمام سعیمو میکنم جلوی این تغیرو بگیرم و وقتی نمیتونم ، افسرده و مضطرب میشم و این از یک لحاظ خوبه چون باعث میشه خیلی زود وزن کم کنم . خب هر چیزی یه جنبه ی مثبتی هم داره دیگه!  

یه چیز مهم دیگه ای که فهمیدم اینه که ، دلیل بیشتر ناراحتی های من ، کسایی هستن که دوستشون دارم.  و اونا مستقیما خود منو ناراحت نمیکنن، این که اونا با هم خوب نیستن و همدیگه رو ناراحت میکنن ، منو بیشتر ناراحت میکنه . اگه با خودم بد رفتاری کنن اینقدر ناراحت نمیشم و زود یادم میره ولی این رفتارا هرگز از ذهنم پاک نمیشه. 

یه جا خوندم که غم یه احساس طبیعه و اگه بخوایم جلوشو بگیریم ، تبدیل به افسردگی میشه. کاری که همیشه انجام میدادم!  در مورد ناراحتی هام حرف نمیزدم  ، نا خود اگاه بد رفتاری میکردم ، بد اخلاق میشدم ، زود عصبانی میشدم . شنبه  در موردش با مامان حرف زدم و از احساسم گفتم. خیلی خوب بود. خیلی اروم شدم خیلی . اصلا فکر نمیکردم درد دل کردن بدون اینکه سعی کنی چیزی رو مخفی نگه داری اینقدر سبکت کنه. 

زمان کلاسای این ترم خییییلی بد افتاده. شنبه تا سه شنبه فقط دوتا ملاس اونم از صبح ساعت 8 ! و چهار شنبه تا ساعت 6 کلاس داریم.  و اخر هفته ها نمیتونم برگردم خونه چون اخرین اتوبوس ساعت 5 راه میوفته: ((( و اگه بخوام 5  شنبه برم اصلا ارزش نداره چون جمعه ساعت سه اخرین اتوبوس میره از اینجا . زنگ زدم با استاد راهنما حرف زدم که یکی از درسا رو حذف کنم  و یه عمومی بردارم ولی گفت اینکارو نکنم چون این درس پیش نیازه: (((((  همه ی 20 واحد هم اختصاصیه و همه ی درسای اختصاصی ما دو واحده هستن: | و در نهایت استاد عزیز گفت که فوقش این ترم نمیری خونه: | البته گفتنش واسه اون خیلی راحته!  کلا حرف زدن خیلی راحته مخصوصا وقتی قرار نیست خودت کاری کنی: | و خالا نمیدونم دقیقا چجوری میخوام این ترمو بگذرونم. اماده ی ناله ها و گریه هام باشید. به زودی شروع خواهد شد: | اصن یه وضعیه ●︿●

دیروز بخاطر خوابگاه رفتم دانشگاه با دوستم ، اونم انتخاب واحدش مشکل داشت .خوابگاهمو عوض کردم و رفتم خوابگاه داخلی ، البته با بند "پ" وگر نه امکان نداشت یه ترم دوم رو انتقال بدن خوابگاه داخلی . با دوستم یکم دانشگاهو گشتیم و خاطراتو زنده کردیم. اونم چه خاطراتی: ))) هر جا میرفتم خودمو میدیدم که نشستم دارم گریه میکنم :)))) دوستمم همین نظرو داشت!  میگفت یه روزی حسرت این روزا و این مکان ها رو خواهیم خورد پس چرا اجازه بدیم خاطرات بدی برامون باقی بمونه؟  باید سعی کنیم خاطرات خوبی بسازیم. کاملا باهاش موافقم ولی همونطور که گفتم ، حرف زدن خیلی راحته!  اون خاطرات خوبی داشت البته بعضی ها دردناک بود ولی شیرین بودن. برای موندن باید دلیل داشت ، اون دلیلشو پیدا کرده بود ولی راحت از دستش داد ، ولی به نظم میتونه بازم برش گردونه اگه نتونه هم ، بازم اون دلیل براش هست ولی من هیچ دلیلی ندارم . باید دنبال یه دلیل خوب بگردم و سعی کنم پیداش کنم ، برای موندن. 

راستی به فال اعتقاد دارید؟ من نداشتم ولی عید یه فال گرفتم. باید بگم در کمال تعجب ، تمام چیز هایی که گفته بود درست از اب در اومد. حتی زمان هاشونم درسته. الان فقط یکی از پیش بینی ها مونده. بعد از این اتفاقا ، تصمیم گرفتم دیگه هیچوقت وین کارو نکنم. ینی سعی نکنم اینده رو پیش بینی کنم. زندگی یه جوری میشه. همش منتظری اون اتفاقه بیوفته . قشنگی زندگی به یه هویی بودنشه ؛) 

ممنون که تو این مدت بهم سر زدین ؛)

نظرات 5 + ارسال نظر
یوسف جمعه 19 شهریور 1395 ساعت 14:28 http://infinityworld.blogsky.com/

بهترین و شیرین ترین دوران زندگی همین دوره دانشجویی هست. کاش میتونستم برگردم و دوباره دانشجو باشم.

بله همه همینو میگن

astigmat پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 00:57

alan biroon va ba gooshiam va matne webet vasam namozzam oomade.miresam khoone mikhoonam

che khoob shod ke dobare neveshti

سلام. ممنون ک سر زدین. منتظرم
*^▁^*

هاتف چهارشنبه 17 شهریور 1395 ساعت 23:06 http://hatefblog.in

خوشحالم ی پست خوب طولانی می بینم ..
این همه وابستگی به خانواده خوب نیست چون فردا ازدواج در پیشه.به نظرم بهتره استقلال رو شروع کنی
درمورد چیزی که نگهت داره بگم دانشجو بودن خودش بهترین گزینه است .. تا حالا سربازی نکردی ...
من تو شهرستان سخت ترین سربازی رو داشتم و تکاور بودم
اونم بدون هیچ امیدی .. جواب من چرا اینجام هیچی بود .. چون مجبوری بود ...
پس از این نظر بهتری ُ. تو پادگان ی تلفن بود همش قط بود ..
اما تو نت و بلاگ و... پس ب نسبت من سلطنتی محسوب میشه امکاناتت ...یک کم ناراحتی رو بذار کنار ... یا لیسانس فوق لیسانس ومیخوای یا نه .. اگر می خوای سختی هاشم به جان بخر .. اگر نمیخوای چرا اذیت میکنی خودتو ..
ناراحتی خوبه وللی زیادش نه .. گریهه زیادش خوب نیست
توی وبلاگت خالی شو ولی وقتشه ...
وقتشه دل بکنی ...
این نوعی تمرینهه...فردا شوهر کردی میخواعی هر رووز خانه پدر باشی؟
در کل بهتره تمرین کنی رو پای خودت واستی.. وگرنه زندگی برات سخت تر تا میشهه ..
تو حساب کن هشت ماهه اینجام و قراره ده ماه دیگه ام اینجا باشم ُ.. نوزده ماه حدودا پدر مادرم رو نخواهم دید.. هشت ماه ک ندیدم حدودا یازده ماه دیگه ام قرار نیست ببینم .. اونم تو هفت هزار کیلومتر دورتر
پس شرایطت بهتره ... بهترین استفاده رو از این دوران بکن ..
چون بعدا حسرتش رو میخوری که می تونستی توش کلی عشق و حلل کنی ولی با گریه و ناراحتی خراب کردی ...
سخته .. ولی ممکنه .. شرمنده از پر حرفی

اتفاقا نظرای طولا نی رو دوست دارم
اره اصلا خوب نیست و متسفانه تا حالا اینو نمیدونستم. همه میدونستن جز خودم!
اره بهترین فرصته واسه استقلال.
سربازی رو نگووووووو خیلی خوشحالم دخترم ؛)
اره وضعیت شما از من سخت تره. اگه من بودم ، نمیتونستم دوم بیارم.
اوووووو حالا کو شوهر: )) نه بهتره حرفمو اصلاح کنم ، اووو حالا کی میاد منو بگیره: ))))))))))))
خیلی ممنون حرفات دل گرم کننده بود ؛)

بهزاد چهارشنبه 17 شهریور 1395 ساعت 00:17 http://anahno.blogsky.com

انقدر زیاد نوشتی یادم رفت چی نوشتی :))

خسته نباشی واقعا: |:|

بانوی بهار سه‌شنبه 16 شهریور 1395 ساعت 16:29 http://khaterateman95.blogsky.com

سلاام دخملی^ـ^
آها این یک پست پر ملات بود؛))وای شما انتخاب واحد هم کردید من که هنوز هیچ؛|خب باید عادت کنی دیگه این مربوط میشه به همون حرفت تو اول پست که در مقابل تغییرات مقاومت می کتی؛اتفاقا خوبه یکم از وابستگیت کمتر میشه؛) خب چون من این همه هم به خانوادم وابسنه نیستم تو این یک مورد زیاد نمی تونم درک بنمایم؛دی
دوران دانشجویی بهترین دوران هست^ـ^هیچ وقت تکرار نمی شن هیج وقت؛)منم مثه تو ام همچین به فال اعتقاد ندارم بعضی وقتا از سر بیکاری می گیرم؛)
موفق باشی زیاد زیاد^ـ^؛)

سلام جانیم
اره دیگه خیلی وقت بود حرف نزده بودم گفتم یه دلی از عزا در بیارم
اره بابا همون روز اول :)) خوش به حالت خیلی بده وابستگی
مررررررررسی تو هم موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد