دنیای من
دنیای من

دنیای من

دونه ی دویست و یکم

هی من میخوام از سختی ها نگم هی اینا نمیزارن. مثلا اومدیم دانشگاه دولتی خیر سرمون هر روز یه برنامه داریم. اون از اوایل ابان و شوفاژا که همشون خراب بودن و یه هفته هممون یخ بستیم. اون از اب حموم که همیشه ی خدا سرده. اون از برقا که ساعت 11 شب میره تا 6 صبح نمیاد. حالا اینا به کنار. شاید بشه با اینا کنار اومد ولی قط شدن اب رو کجای دلم بزارم؟ از صبح ساعت 7 اب قطعه و هنوزم درست نشده. یه مخزن اوردن گذاشتن وسط حیاط. اب یخخخخ تو این سرما. رفتم یه بطری اب بیارم از اونجا تا اینجا دستام یخ زدن. بی حس شده بود دستام. هنوزم گرم نشدن. حالا وضع ما خوبه طبقه ی اولیم اون بیچاره هایی که طبقه چهارن چیکار کنن.  چقدر این پله ها رو بالا پایین کنن بخاطر یه بطری اب. چی بگم اخه چی بگم. فقط میتونم بخوابم وگر نه,از حرص سکته میکنم 

نظرات 3 + ارسال نظر
بهزاد پنج‌شنبه 4 آذر 1395 ساعت 21:57

خسته نباشن واقعا!!!
به دخترا باید بیشتر برسن .برعکس شده ها

هعیییییی اخرالزمان شده

پیک چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 06:23 http://eshtebahinevis.blogfa.com/

تحصن کنید,جواب میده

اتفاقا دیشب چند تا از بچه ها رفتن جلو در سر و صدا کردن مسئولا اومدن اخر سر: )))))

هاتف سه‌شنبه 2 آذر 1395 ساعت 22:09 http://hatefblog.in

اشکال داره
جاش میلیارد میلیارد پول تو منلکت دزدی میشه ی ابم روش

اره اب که در مقابل اونا چیزی نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد