دنیای من
دنیای من

دنیای من

دونه ی 146 ام

این انلاین و افلاین شدنای تلگرام بد جور رو اعصابمه هااا. دیشب تو گروه حرف میزنیم هم اتاقیم میگه وای یه دقیقه وقت دارم باید اف بشم: | این موبوگرام نبود جماعت میخاستن چیکار کنن . بابا یکی رو دوست داری رک و پوست کنده برو بهش بگو این مسخره بازیا چیه. پروفایل معنی دار میزارن ، باهم افلاین میشن ، ساعت افلاین شدنشونو رند میکنن مثل 20:20 :| ماجرایی شده واسه خودش . این پیام ناشناسا خیلی باحالن. طرف بهش پیام داده نشسته یه روز فکر کرده و به این نتیجه رسیده که از نوع تایپ و اختصار کلمات و نقطه ها و.... که این فلانیه!!!  خب مگه مرض داری . اگه اینقد سعی خواهی کرد بفهمی پیام از طرف کیه ، خب اون لینکو بردار. یا مثلا پیام ناشناس میاد برمیگرده مینویسه : شما؟؟؟ خب اگه میخواست بگه کیه که پیام ناشناس نمیداد عقل کل : |   جمع کنین بابا. 

بعد با همین زازیا به این نتیجه میرسن که فلانی عاشقشونه  . 

چی بگم اخه. 

کاش زمانی به دنیا میومدم که عاشق و معشوقا یواشکی زنگ میزدن خونه همدیگه و ممکن بود این وسط داداش یا بابا گوشی رو برداره ! یا زمانی که گوشی هم نبود و عشاق یواشکی و با کلی ترس نامه نگاری میکردن .  یا قبل تر از اون. زمانی که پسرا به محبوبشون سیب میدادن و دخترا هم یه دستمال .  مثلا وقتی دختره میرفت از سر چشمه اب بیاره ، یه سیب قرمز هم همراه اب میومد و دختر سرخ میشد و سیب رو برمیداشت. شاید اون گوشه ها کنار یه سنگ یه دستمال جا میزاشت و....  

عشق های اون موقه ها خیلی قشنگ تر بوده و وصال ها شیرین. نه مثل الان که... 

البته اگه اون موقه به دنیا میودم ، هیچ سیبی همراه اب برام نمیومد تا بادیدنش سرخ بشم و از شرم عشق ، دستمالم جا بمونه!  ولی شاید هراز گاهی ، وقتی از کنار چشمه رد میشدم ، میتونستم شاهد  همچین منظره ای باشم. 


نظرات 5 + ارسال نظر
banooye bahar پنج‌شنبه 10 فروردین 1396 ساعت 12:37 http://khaterateman95.blogsky.com

دغدغه شون شده چیزای پوچ:|

اره

:) پنج‌شنبه 3 فروردین 1396 ساعت 20:43 http://my-netbook.blogsky.com

منم دوس داشتم اون موقع ها به دنیا بیام

اصلاً من کلا فارقم ها نه اینستا دارم نه تلگرام بیخیال بابا عشقی که از تلگرام و مجازی باشه چی میشه والا ؛)

خوبه خوبه افرین. من دیگه نمیتونم ترکشون کنم: (((
اره بابا

هاتف پنج‌شنبه 3 فروردین 1396 ساعت 00:23 http://hatefblog.in

دورانی که توی کتاب های کتاب خونه با مداد روز و ساعت قرار رو مشخص می کردیم ..
هی ...

یادش بخیر

ادم برفی چهارشنبه 2 فروردین 1396 ساعت 22:41

دقیقا ارزوی منه !
مجازی بودن همه چیو خراب میکنه ، زیاد که با طرف مقابلت مجازی باشی، سو تفاهم زیاد میشه ... رفته رفته نه عشق میمونه نه حتی یه احساس واضح !
خواهش میکنم اگه یه روز عاشق شدی ، تو تلگرام یا هر کجای دنیای مجازی باهاش حرف نزن

اره
او حالا کو تا من عاشق شم:))

بهزاد چهارشنبه 2 فروردین 1396 ساعت 18:48

ههه
این قرطی بازیا دیگه چیه!؟ملت اوسکول شدنا

اسکول پیش اینا کم میاره. باید ببینی. اصلا یه وضعیههههههههه که نگوووووووو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد