دنیای من
دنیای من

دنیای من

دونه ی 157 ام

اجبار  ، چیزی که یه بار شاهدش بودم ،تو مهم ترین اتفاق زندگی مهم ترین ادم زندگیم. 

و ترس از تکرار دوباره ی این اجبار ، تو مهم ترین اتفاق زندگی خودم. و هر چه قدر زمان این اتفاق نزدیک تر میشه، ترس من هم بیشتر میشه. ترسی که این همه مدت مانع خیلی از چیزایی شده که باید تجربه میکردم.

 و الان مثل یه کرم که دور خودش پیله بسته ، هیچی نمیبینم.  و دردناک ترین بخشش اینه که ، هیچوقت پروانه نخواهم شد.  اخر سر به دست یه نفر از پیله بیرون میام و وارد یه زندان جدید میشم. یه شیشه که توش حبسم کرده یا یه صفحه ی سفید که روش خشک شدم . 

نظرات 2 + ارسال نظر
دوات شنبه 9 اردیبهشت 1396 ساعت 01:53 http://davaat.in

افکارت رو عوض کن
همین

گفتنش راحته

جودی جمعه 8 اردیبهشت 1396 ساعت 11:59 http://snow-flake.blog.ir

من کاملا میفهممت :)
شاید هم وقتی پیلت باز بشه وارد دنیای زیباتری بشی

امیدوارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد