دنیای من
دنیای من

دنیای من

بهش فکر نمیکنم

با مهسا حرف میزنم. میگم میخوام بهش فکر نکنم. میگه کار خوبی میکنی. قرار بود فراموشش کنی. میگم اره دیگه فکر نمیکنم بهش.   درحالی که سعی میکنم بهش فکر نکنم میخوابم. شب خوابشو میبینم: |:|:| 

نظرات 3 + ارسال نظر
بهزاد پنج‌شنبه 30 شهریور 1396 ساعت 01:23

والا چی بگم خیلی شخصیت مرموزی داری معلوم نیست کسی رو داری نداری کات کردی نکردی اصلا طرف دختره پسره کلا من هنگ کردم .ایشالا همه چی حل بشه شاد باشی


نه ندارم. کات هم نکردم.
فقط گاهی فکر میکنم
ممنووون

بردیا چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 15:03 http://Elves0014.blogsky.com

میگذره
زیاد حساس نباش روش
کم کم فراموش میشه البته اگه ک نخوای یادت بمونه،وگرنه اگه خودتو گول بزنی ک می‌خوام یادم بره و ته دلت درگیر فکرش باشی تا آخر دنیا تو خواب و بیداریته

امیدوارم بگذره

بهزاد چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 12:53

من قضیه رو دقیقا نمیدونم چیه .اما بخوام پیشنهاد بدم ببین توقع ت ازون شخص چیه اگه تونست توقعات تو رو برطرف کنه باهاش بمون در غیر این صورت بهش فکر نکن .

در موقعیتی نیستم که ازش توقعی داشته باشم . واسه همین سعی میکنم بیخیالش بشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد