دنیای من
دنیای من

دنیای من

اخر هفته

این اخر هفته ، خیلی خوب بود. سه شنبه  عصر که دوستم اومد ارومیه و تو خیابون غافلگیرمون کرد و بعد که رفتیم کافه و دیرمون شد و تو اون وقت شب استادمو تو راه دیدم. خیلی خجالت کشیدم . کار اشتباهی نکرده بودم ولی دلم نمیخواست تو اون موقعیت و با اون صدای خنده ی بلند و شال صورتی و تو اون وقت ببینتم.  و یه ساعت تاخیر که داشتیم و نگه بانی نمیذاشت بریم تو و راننده ی مهربون که گفت اون دیر رسیده چون از دانشگاه اومده در حالی که تو شهر بود.  خلاصه خیلی هوامون رو داشت دمش گررررررم . شب که سه تایی رو زمین خوابیدیم و تا ساعت سه حرف زدیم و خندیدیم. امروز هم که خونه ی خواهر جان کلی با بچه ها خوش گذشت. بهترین بخشش برگردوندن خروس فراری بود اونم از رو پشت بوم همسایه که من موفق شدم برش گردونم با صداهای نا متعارفی که از خودم در اوردم و اخرین صدا کار خودشو کرد و خروس پرید رو پشت بوم خودشون.

 

نظرات 4 + ارسال نظر
:) جمعه 5 آبان 1396 ساعت 19:36

یاشا یولداش

یاشا

بردیا جمعه 5 آبان 1396 ساعت 02:04

همیشه به شادی باشه
اون صداها رو به رسم شکل نشون بده

ممنون
خخخخخخخ باشه

بهزاد جمعه 5 آبان 1396 ساعت 01:02

چه خجالتی؟! یه دختر حق نداره خوشگذرونی کنه بخنده و... ؟

همینو بگو . از بس گفتن این کارو نکن اون مارو بکن ادم به خودش شک میکنه

:) جمعه 5 آبان 1396 ساعت 00:58

سن تورک سن؟
یاشا یولداش منده تورکم...

بله تورکم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد