دنیای من
دنیای من

دنیای من

استاد خوب

امروز با یه استادی اشنا شدم که متاسفانه از اینجا رفته . بعد 8 ماه اومده بود یه سری بزنه که استاد ما کسالت پیدا کرد و ازش خواهش مرد این جلسه رو بیاد کلاسمون. و واقعا واقعا واقعا غبطه خوردم که چرا ما باهاش هیچ واحدی نداشتیم .  چه قدر خوبن ادمایی که وقتی حرف میزنن زمان از دستت در میره و یه هو میبسنس دوساعت چه قدر زود گذشته!!  و چه قدر انرژی میگیری ازش ، چه قدر چیزا یاد میگیری ازش .  خوشحال شدم از اشناییش واقعا .

 خیلی هم شبیه سعیده  استاد مورد علاقم بود .شایدم سعیده شبیه اونه  . ینی یه حرفایی که میزد حس میکردم ورژن مردونه سعیده جلوم وایساده :)))  البته خودش معتقد بود سعیده از اون کپی برداری کرده که منطقی به نظر میرسید چون از سعیده بزرگ تر بود. 

و یه فیلم خوب دیدیم  .  I origins  . خیلی جالب بود برام . خوشمان امد .  

و اینکه کلاس تنیس راکد خورد به سرم: | واقعا اتفاق نادریه که سر تنیس مصدوم شی ولی من با افتخار ، این نوع از مصدومیت رو کلید زدم: )))))) چیزی نشد فقد یکم ورم کرد سرم و وحشتناک درد گرفت  . الانم درد میکنه: ( 




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد