دنیای من
دنیای من

دنیای من

وقتی یادم میره

چند روز پیش داشتم به یه چیزی فکر میکردم . خیلی فکر خوبی بود ، هی گفتم امروز مینویسم فردا مینویسم.  

تا اینکه امروز دفترمو باز کردم بنویسم ولی یادم نیومد چی میخواستم بنویسم: | 

خیلی حس بدیه .  انگار یه چیزی رو گم کردی ولی نمیدونی چیه ، مثل اینکه اسم یه نفر نوک زبونت باشه ولی نتونی بگی ، مثل اینکه میدونی یه چیزی مهم یادت رفته ولی نمیدونی چی بوده .

 مثل ادمایی که,فراموشی میگیرن .  یه چیزی اون ته ته مغزت هست ، ولی اونقدر تاریکه که نمیبینیش ، فقط یه سایه ی محو که قابل تشخیص نیست ،ولی اونجاست .

 مثل ادمای استیگماتی که بدون عینک دارن یه جایی رو نگاه میکنن .

مثل من ، وقتایی که خنگ میشم  ...


نظرات 2 + ارسال نظر
خان دایی پنج‌شنبه 29 آذر 1397 ساعت 15:51 http://www.khan-dayiii.blogfa.com

من گاهی تو دستشویی یا زیر دوش دو سه تا پست خوب
به ذهنم میرسه

ولی بعد یادم میرره

دستشویی که مرکز اصلی ایده پردازیه: ))

حمیرا دوشنبه 26 آذر 1397 ساعت 00:53 http://mytrueme.blogsky.com

این حالت روُ هر از گاهی تجربه می کنم. بهش عادت دارم، واسه همین فکرم زیاد درگیرش نمیشه.

برام جالبه . مثل درست کردن پازل میمونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد