دنیای من
دنیای من

دنیای من

ایام امتحانات رو دوست دارم .  اتاق در وضعیت اشفته ای به سر میبره . جوری که جا پیدا نمیکنی پاتو بزاری: )))))

ظرف ها کثیف ، کتابا پخش و پلا . یکی خوابه ، یکی درس میخونه ، یکی چس ناله میکنه :)))

ویخچالی خالی...  فقط مرغ میمونه روزای اخر و اینقد مرغ میخوریم که میترسم یه روز از خواب بلند شیم قد قد کنیم: )))) 

البته الان چند روزه با نون خشک و چایی زنده ایم .  امروز یه تنوعی دادیم و نودل خوردیم برای شام: D 

و بحث های فلسفی که نقل مجلس هستن هنگام چای نوشیدن و اخر سر بایه لعنت به این زندگی هر کی میره سر جزوه ی خودش. 

چرا باید امتحان ساعت 4 عصر باشه ؟ درک نمیکنم فازشون رو .  کاش حد اقل امتحان سه شنبه ساعت 4 بود تا یکم وقت داشتم واسه خوندش . هعییییییی زندگیییییییییی 

 

و در انتها دعوتتون میکنم به خوندن یه شعر زیبا ----->

خسته ام ، میبردم خواب تو را میبینم 

توی این جزوه و لپ تاپ تو را میبینم 

میروم کافه که شاید بروی از سر من 

روی هر میز کافی شاپ تو را میبینم 

:)))))))))))))


تا درودی دیگر ، بدرود 


نظرات 2 + ارسال نظر
بهزاد دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت 18:59

بهبه حافظاااا
نودل پودل چیه بابا برید کله پاچه بخورید جون بگیرید ورزشکاریدا :|

بلهههه
ورزش نمیکنیم که فعلا . دوس ندارم کله پاچه

حمیرا یکشنبه 30 دی 1397 ساعت 23:39 http://mytrueme.blogsky.com

من روزای امتحان بیشتر الویه و ساندویچ مرغ و نودل میخوردم. در حدی که اخر امتحانا حالم از غذای آماده بهم میخورد.

:)))) دقیقا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد