دنیای من
دنیای من

دنیای من

خواب عصرگاهی

خواب عصرهای پاییز رو دوست دارم . اینکه وقتی میخابی صبحه و بعد یه ساعت که بیدار شدی میبینی شب شده و یه مدت منگ میشی که من کی ام ؟ اینجا کجاست ؟ :)) و خب غروب رو هم نمیبینی که بعضی وقتا نعمتیه!  

میدونم همه تجربش کردن و میدونن چه شکلیه ولی خب دلم خواست در موردش حرف بزنم  :) 

نظرات 5 + ارسال نظر
Baran دوشنبه 29 مهر 1398 ساعت 11:11 http://haftaflakblue.blogsky.com/

منم همین طور❤خصوصا پاییز که نصف روز شبه❤ومن شبِ سلیس و
یک دست و
جاری رو دوست دارم

رینی دوشنبه 29 مهر 1398 ساعت 10:42 http://reyni.blogsky.com/

آخ گفتی...
من بعضی وقتها اصلا کلا یادم می رفت که خونمون عوض شده! پا میشدم می گفتم وا من کجام؟!!!
ولی وقتی بیدار میشم و می بینم هوا تاریک شده تو دلم سنگین میشه... نمی دونم چرا، با اینکه من کلا آدم شبونه ای هم هستم...

اره منم گاهی قاطی میکنم

پروفسور جمعه 26 مهر 1398 ساعت 22:42 http://otagham.blogsky.com

همچین خاطره ای برمیگرده به دوران کودکیم. شاید حدود اول ابتدایی.
اصن ظهرا خوابم نمیبره

خوبه که خوابت نمیبره. من میخوابم دو ساعت بعد نمیتونم پاشم ولی محبورم میکنن پاشم. اگرم کسی نباشه تا نصف شب میخابم بعد تا خود صبح بیدار میمونم

arash پنج‌شنبه 25 مهر 1398 ساعت 00:21 http://mnevesht.blogsky.com

اتفاقا من میخوابیدم اینطوری بیدار میشدم وحشت میکردم که آخر شب چطوری میخواد خوابم ببره با این وضعیت

اینم مسئله ایه ، ولی من تا 12 درس میخوندم بعدش خودبه خود خوابم میبرد

بهزاد یکشنبه 14 مهر 1398 ساعت 11:17

اخ ارهههه شدیدا دلتنگ اون خواب هستم

بعد مدرسه خیلی میچسبید. الان مزه نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد